هدف اصلی این نوشتار، واکاوی و شناخت عوامل مؤثر در توسعۀ مشارکت شهروندی در مدیریت شهر و نقش مشارکت شهروندی در کیفیت بخشی به زندگی شهروندان و بالتبع توسعۀ پایدار شهری است. روش پژوهش ترکیبی است از روشهای پیمایشی و علٌی ـ همبستگی. ابزار گردآوری اطلاعات، مبتنی است بر بهرهگیری از کتابها، مقالات، اسناد، طرحها و... در طرح مسأله و تدوین چهارچوب نظری تحقیق و استفاده از ابزار پرسشنامه در بررسی مطالعۀ تجربی محدودۀ مورد مطالعه. در روش تحلیل اطلاعات نیز تأکید بر استفاده از روشهای آماری(توصیفی و استنباطی) بوده است. محدودۀ مورد مطالعه، شامل مناطق منتخب شهر سبزوار در سال 1390 است.حجم جامعة آماری برابر با 19692 خانوار و حجم نمونة برابر با 229 خانوار بوده است. یافتههای حاصل از این پژوهش، گویای آن هستند که: 1) میان نوع تصرف واحد مسکونی (احساس مالکیت) و علاقة شهروندان به مشارکت در مدیریت شهری، رابطۀ معناداری وجود دارد. 2) بین تعداد سالهای سکونت در شهر/ محله و مشارکت شهروندان در مدیریت و برنامهریزی توسعۀ شهر، رابطة معناداری وجود دارد. 3) بین متغیر سن شهروندان و مشارکت آنان در فرایند برنامهریزیها و تصمیمگیریهای مدیریت توسعۀ شهر، رابطة معناداری وجود ندارد.4) میان سطح تحصیلات شهروندان و تمایل آنان به مشارکت در امور شهر، رابطۀ معناداری وجود ندارد. 5) میان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و سطح همبستگی اجتماعی شهروندان (محله، ناحیه یا شهر)، ایجاد و بهبود احساس تعلق مکانی، افزایش میزان احساس امنیت عمومی و اجتماعی و میزان رضایتمندی شهروند از زندگی خود، ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. درنهایت برای بهبود و ارتقای سطح تمایل و علاقۀ شهروندان برای مشارکت در امور شهری، پیشنهادهایی ارائه شده است.