دانشگاه رازی
جغرافیا و پایداری محیط
2322-3197
2676-5683
6
3
2016
10
22
شناسایی و تحلیل اثرات متقابل عوامل کلیدی و سنجش میزان پایداری منطقهای با رویکرد آینده-نگاری راهبردی مطالعه موردی؛ استان خراسان شمالی
1
17
FA
مرتضی
محمدپور جابری
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
mohammadpourj@yahoo.com
عیسی
ابراهیم زاده
استاد گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه سیستان و بلوچستان،زاهدان، ایران
iebrahimzadeh@gmail.com
مجتبی
رفیعیان
دانشیار گروه شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
mrafiyan@gmail.com
رامین
ساعد موچشی
مدرس گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، تهران، ایران
ramin_saed@yahoo.com
<strong>در عصر حاضر که با خصیصههای عدم قطعیّت، نوآوری و پیچیدگی مسائل شناخته میشود، نظام برنامهریزی سنّتی با چالشهای متنوّعی مواجه است. یکی از ضعفهای نظام برنامهریزی منطقهای رایج، عدم شناسایی، تحلیل و بهکارگیری عوامل کلیدی توسعة منطقه است؛ از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی توسعة استان خراسان شمالی با رویکرد آیندهنگاری راهبردی انجام گرفته است. این پژوهش، با رویکردی آیندهنگرانه از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع بهره برده و جهت تحلیل دادهها از نرمافزار میکمک استفاده شده است. نتایج تحلیل اثرگذاری عوامل، بیانگر وضعیّت ناپایدار در سیستم منطقة خراسان شمالی است. با بهرهگیری از نتایج حاصل از این پژوهش و تحلیل عوامل اوّلیّه، 17 عامل کلیدی در توسعة منطقه شناسایی شدند. از بین این عوامل، توسعة جادّههای اصلی جدید جهت پیوندهای فرااستانی، وجود قلمروهای روستایی یکپارچه، موقعیّت ژئوپلتیک استان نسبت به محور آسیایی شرق، ارتقاء جادّههای فرعی درون استانی در راستای توسعة نظام سکونتگاهی، تعادل نسبی در رأس نظام شهری استان، تقویت بازارچههای مرزی و تنوّع بخشهای اقتصادی با عملکرد متوسّط عوامل کلیدی استراتژیک هستند که میتوانند به عنوان مبنای ترسیم سناریوها و تخصیص فضایی در سطح استان مورد استفاده قرار گیرند. نتیجة این مطالعات و شناخت عوامل کلیدی، مبنایی است برای سیاستگذاری پایدار توسعة فضایی در آیندة استان که میتواند تمامی اقدامات و سناریوسازیهای بخشی و فضایی سطوح محلّی را در درون خود یکپارچهسازی نماید.</strong>
آیندهنگاری راهبردی,توسعة منطقهای,عوامل کلیدی,پایداری سیستم,خراسان شمالی
https://ges.razi.ac.ir/article_628.html
https://ges.razi.ac.ir/article_628_3e939217cc503ff6dd6a510183844b39.pdf
دانشگاه رازی
جغرافیا و پایداری محیط
2322-3197
2676-5683
6
3
2016
10
22
مدلسازی حرکات دامنهای محدودة مخزن سدّ ستارخان اهر با استفاده از مدلهای پیشبینیکنندة لجستیک و شبکة عصبی
19
37
FA
صغری
اندریانی
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
s.andaryani@gmail.com
نسرین
سمندر
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
samandar_nasrin@yahoo.com
محمدرضا
نیکجو
دانشیار ژئومورفولوژی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
nikjoo1347@yahoo.com
<strong>ناپایداریهای دامنهای، مخاطرات مهمّی برای فعّالیّتهای انسانی هستند، این مخاطرات، در شیبهای طبیعی و یا شیبهایی که به دست انسان تغییر یافتهاند، اتّفاق میافتد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثّر در ایجاد پدیدة ناپایداری دامنهای با استفاده از مدلهای آماری رگرسیون لجستیک و شبکة عصبی مصنوعی در حوضة سدّ ستارخان اهر انجام گردیده است. هدف از این پژوهش، تعیین مناطق دارای پتانسیل وقوع ناپایداری و نهایتاً تهیّة نقشة پهنهبندی خطر با استفاده از مدلهای آماری برای منطقة مورد مطالعه است. بدین منظور، ابتدا مهمترین عوامل مؤثّر در زمینلغزش مانند شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، بارندگی، فاصله از جادّه، گسل و شبکة زهکشی، کاربری اراضی و سنگشناسی بررسی و خصوصیات هر یک از آنها شناسایی و با روش فازی، استانداردسازی گردیدند. مبنای استانداردسازی روش هیستوگرام با استفاده از قطع طبقات هر لایه با زمینلغزشهای رخداده بوده که پراکنش زمینلغزش</strong><strong></strong><strong>ها از طریق انجام عملیات میدانی و با استفاده از تصاویر ماهوارهای تهیّه و رقومی گردیده و به عنوان نقاط آموزشدهندة مدلها نیز مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مدلها نشان داد درصد پهنههایی با خطر بسیار بالا در مدل شبکة عصبی و رگرسیون لجستیک به ترتیب 24/7% و 56/5% است که عمدتاً محدودههای نزدیک به سدّ ستارخان را شامل میگردد. از لحاظ لیتولوژی، این مناطق در محدودههایی با میزان مقاومت پایین قرار گرفتهاند که روش آماری لجستیک نیز نشاندهندة تأثیر بسیار زیاد فاصله از گسل و لیتولوژی بر وقوع پدیدة لغزش در منطقة مورد مطالعه است. همچنین مقدار شاخص </strong><strong>ROC</strong><strong> برای مدلهای شبکة عصبی و رگرسیون لجستیک به ترتیب 85/0 و 81/0 به دست آمد؛ میتوان گفت روش شبکة عصبی، مدلی کارآمدتر جهت پهنهبندی وقوع زمینلغزش است؛ بنابراین، هرگونه برنامهریزی و ساخت و ساز میبایست ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻂ ژﺋﻮﻣﻮرﻓﻮلوژی و زمینشناسی منطقه باشد تا متحمّل حداقل خسارات جانی و مالی نگردد.</strong>
مدل رگرسیون لجستیک,شبکة عصبی,فازیسازی,زمینلغزش,سدّ ستارخان
https://ges.razi.ac.ir/article_629.html
https://ges.razi.ac.ir/article_629_7b307293bb0e434f558818a1b5f97341.pdf
دانشگاه رازی
جغرافیا و پایداری محیط
2322-3197
2676-5683
6
3
2016
10
22
سنجش پایداری نظامهای بهرهبرداری موجود در بخش کشاورزی استان اصفهان (خرد دهقانی، تعاونی تولید روستایی و شرکت سهامی زراعی)
39
53
FA
سید علی
نکویی نائینی
دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه اصفهان، تبریز، ایران
mostafanek@yahoo.com
یوسف
قنبری
دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
y.ghanbari@geo.ui.ac.ir
حمید
برقی
دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
h.barghi@geo.ui.ac.ir
<strong>پایینبودن بهرهوری در بخش کشاورزی، بهکارگیری بیرویة نهادههای تولیدی به منظور افزایش عملکرد در دهههای اخیر در نتیجه تخریب محیطزیست از یکسو و ضرورت استمرار تولید در راستای امنیّت غذایی از سوی دیگر اهمّیّت توجّه به پایداری نظام بهرهبرداری را دوچندان کرده است. پژوهش حاضر با هدف سنجش پایداری نظام بهرهبرداری موجود در بخش کشاورزی استان اصفهان، شامل خرد دهقانی، تعاونی تولید روستایی و شرکت سهامی زراعی صورت گرفت. جامعة آماری شامل 17362 بهرهبردار عضو تعاونی تولید روستایی و 635 بهرهبردار عضو شرکت سهامی زراعی و 85405 واحد بهرهبرداری خرد دهقانی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و با استفاده از روش انتساب متناسب حجم نمونه از هر شرکت و هر واحد خرد دهقانی در هر روستا، محاسبه گردید. یافتههای این پژوهش نشان داد که از نظر شاخص ترکیبی استانداردشده نظام بهرهبرداری سهامی زراعی و تعاونی تولید روستایی نیمهپایدار و خرد دهقانی ناپایدار است. از لحاظ بُعد اقتصادی شرکت سهامی زراعی نسبت به دو نظام دیگر پایدارتر و از بعد اجتماعی ناپایدارتر، از بعد اجتماعی تعاونی تولید روستایی نسبت به دو نظام دیگر پایدارتر و از نظر زیستمحیطی نسبت به شرکت سهامی زراعی ناپایدارتر است. نظام بهرهبرداری خرد دهقانی از نظر این سه بعد بهویژه اقتصادی از دو نظام بهرهبرداری دیگر ناپایدارتر است لذا تقویت بنیة اقتصادی بهرهبرداران این نظام بهرهبرداری با توجّه به اینکه درصد عمدهای از بهرهبرداران این بخش را تشکیل میدهد جهت افزایش سطح پایداری میتواند مورد توجّه قرار گیرد.</strong>
کشاورزی پایدار,نظام بهرهبرداری,خرد دهقانی,تعاونی تولید روستایی,شرکت سهامی زراعی
https://ges.razi.ac.ir/article_630.html
https://ges.razi.ac.ir/article_630_8224b8e331aafbde9b445ef5b2a9d939.pdf
دانشگاه رازی
جغرافیا و پایداری محیط
2322-3197
2676-5683
6
3
2016
10
22
بررسی راهکارهای سازهای و غیر سازهای مدیریت پایدار منابع آب دشت همدان-بهار
55
67
FA
سید احسان
فاطمی
0000-0002-5016-8245
استادیار مهندسی آب، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
se.fatemi@razi.ac.ir
علی
بهراملو
کارشناس ارشد مهندسی آب، دانشگاه رازی کرمانشاه، ایران
ali.bahramlou@yahoo.com
محمدحسین
ادیب راد
استادیار مهندسی آب، دانشگاه رازی کرمانشاه، ایران
m.adibrad@razi.ac.ir
<strong>منابع تامینکنندة آب شرب شهر همدان شامل سدّ اکباتان و منابع آب زیرزمینی دشت همدان - بهار است. با توجّه به بحران آب موجود در منطقه، در این پژوهش، امکان تأمین آب شرب شهر در افقهای زمانی میانمدّت (سال 1410) و بلندمدّت (سال 1430) بررسی شده است. برای این منظور، اقدام به مدلسازی سیستم منابع و مصارف حوضة سدّ اکباتان و منبع زیرزمینی تأمینکنندة آب شرب به کمک نرمافزار </strong><strong>ویپ</strong><strong>با استفاده از آمار 40 ساله گردید. ابتدا شرایط واقعی مصارف و منابع حوضة آبریز در شرایط فعلی و دو حالت برداشت آب غیرمجاز و مجاز از منبع آب زیرزمینی مدل شد. نتایج نشان داد که در وضع برداشت مجاز آب از منابع زیرزمینی، مقادیر کمبود سالانة آب شرب همدان حدود 8/2% است. همچنین این مقدار در سایر بخشهای مصرفی در محدودة مجاز قرار گرفت. سپس با داشتن مصارف سرانه و برآورد جمعیّت شهری در افقهای زمانی مذکور، ابتدا میزان تقاضای آب شرب محاسبه و با ثابت در نظر گرفتن تقاضای آبی در سایر بخشها، مدلسازی حوضة آبریز در افقهای زمانی تحقیق انجام شد. بر اساس نتایج، شهر همدان با منابع آب و روند رشد جمعیّت موجود، در سالهای 1410 و 1430 به ترتیب با 6/19% و 3/34% کمبود مواجه خواهد شد. با توجّه به ثابت بودن منابع آب و کمبودهای قابل توجّهی که در افقهای تحقیق به دست آمد، جهت مقابله با این کمبودها، با مدیریت عرضه و تقاضا، راهکارهای سازهای و غیر سازهای مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که راهکارهای سازهای به تنهایی پاسخگو نبوده و ضروری است که در کنار راهکار سازهای، راهکارهای غیر سازهای به عنوان راهکار پایدار و اثرگذار ملاک عمل قرار گیرد. </strong>
: تقاضای آبی,مدل ویپ,سدّ اکباتان,مدلسازی منابع و مصارف آب,پایداری حوضة آبریز
https://ges.razi.ac.ir/article_631.html
https://ges.razi.ac.ir/article_631_36117beb4cfe5c3a1ae8b38341401b85.pdf
دانشگاه رازی
جغرافیا و پایداری محیط
2322-3197
2676-5683
6
3
2016
10
22
بررسی و تحلیل توسعهیافتگی و نابرابریهای فضایی بخش کشاورزی استان کردستان طی سالهای 1375 و 1395
69
87
FA
حسین
نظم فر
دانشیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه محقّق اردبیلی، اردبیلT ایران
nazmfar12@uma.ac.ir
انور
امان اله پور
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه محقّق اردبیلی، اردبیل، ایران
a.amanolapour1371@gmail.com
<strong>بررسی نابرابری و وجود آن در محدودههای جغرافیایی مختلف در سالهای اخیر مورد توجّه برنامهریزان و سیاستمداران قرار گرفته است. کشور ما در بسیاری موارد از نابرابری فضایی درون و بین منطقهای رنج میبرد؛ از این رو، توجّه به موضوع نابرابری فضایی در ابعاد و شاخصهای مختلف کشور دارای ضرورت اساسی است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیّت توسعهیافتگی و نابرابریهای فضایی بخش کشاورزی بین شهرستانهای استان کردستان و تحلیل روند تحوّلات نابرابری آنها طی سالهای 1395-1375 طرّاحی شده است؛ از آنجا که توسعة متعادل و متوازن فضاهای جغرافیایی، نیازمند بررسی دقیق و همهجانبه در ابعاد مختلف آن است، در این پژوهش، تعداد 26 شاخص در بخش کشاورزی، تعریف شده است. برای بررسی مسائل تحقیق و تجزیه و تحلیل دادهها از مدل تصمیمگیری چندمعیاره «حذف و انتخاب سازگار با واقعیّت (یک)» استفاده شده و وزن معیار هر یک از شاخصها با روش «فرایند تحلیل شبکهای» محاسبه شده است؛ همچنین برای بررسی نابرابریهای فضایی شهرستانهای استان کردستان، ضریب ویلیامسون به کار رفته است. بـه این منظور، جهت بررسی توزیع زیرساختها از ضریب چولگی پیرسونی استفاده شده است. نتایج یافتهها نشان میدهد که طی سالهای 1375 تا 1395 به میزان توسعهیافتگی شهرستانهای استان کردستان افزوده شده است؛ امّا همگرایی نسبی بین شهرستانها حاصل نشده است. همچنین مشخّص شد که نظریّة غالب در توزیع زیرساختهای کشاورزی این استان بر اساس مدل مرکز - پیرامون بوده است؛ به طوری که در هر دو دورة بررسیشده، شهرستان سنندج به عنوان توسعهیافتهترین و شهرستانهای کامیاران و سروآباد به عنوان کمتوسعهیافتهترین، از لحاظ شاخصهای بخش کشاورزی، بوده و توزیع زیرساختها از نوع چولگی مثبت و به صورت نامتقارن بوده است. </strong>
توسعهیافتگی,نابرابری فضایی,روش حذف و انتخاب سازگار با واقعیّت (یک),روش فرایند تحلیل شبکهای,استان کردستان
https://ges.razi.ac.ir/article_632.html
https://ges.razi.ac.ir/article_632_3b7544c8c86dd0f2a61173871d0f1c1f.pdf
دانشگاه رازی
جغرافیا و پایداری محیط
2322-3197
2676-5683
6
3
2016
10
22
بررسی مقایسهای روشهای چندگانة طبقهبندی جهت تهیّة نقشة کاربری سرزمین (مطالعة موردی: حوضة آبخیز رودخانههای کن و کرج)
89
103
FA
مریم
علی زاده
کارشناس ارشد محیطزیست، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
alizadeh.mr88@yahoo.com
روح اله
میرزایی
استادیار محیطزیست، دانشگاه کاشان،، کاشان، ایران
i_mirzaei@yahoo.com
سیدحسین
کیا
استادیار مدعو محیطزیست، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
shkia52@gmail.com
<strong>مدیریت سرزمین در راستای توسعة پایدار، نیازمند دادههای قابل اعتماد و به روز کاربری سرزمین و پهنهبندی تغییرات آن در مقیاسهای مختلف مکانی و زمانی است. در این راستا، مدیریت منابع آب با هدف حفظ کیفیّت آن برای مصارف گوناگون نیز مستلزم بررسی کاربری سرزمین و تغییرات آن در سطح حوضة آبخیز است. بر این اساس، هدف اوّلیّة پژوهش حاضر، ارزیابی کارایی روشهای مختلف سنجش از دور در طبقهبندی دادههای طیفی سنجنده </strong><strong>OLI</strong><strong> جهت تهیّة نقشة کاربری سرزمین در حوضة آبخیز رودخانههای کن و کرج است. با استفاده از نُه روش طبقهبندی شامل حداقل فاصله از میانگین، سطوح موازی، فاصلة ماهالانویی، زاویة طیفی، واگرایی اطّلاعات طیفی، کدهای باینری، بیشینة احتمال، شبکة عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان نقشة کاربری سرزمین حوضة مورد نظر در سطوح یک و دو اندرسون به ترتیب در پنج و نُه طبقة کاربری تهیّه شد. بر اساس صحّتسنجی طبقهبندی با استفاده از تصاویر گوگل ارث و نقاط دقیق کنترل زمینی، روش بیشینة احتمال به ترتیب با ضریب کاپا 77/0 و 76/0 و همچنین صحّت کلّی 94/84% و 70/80% به عنوان بهترین روش طبقهبندی نظارتشده جهت تهیّة نقشة کاربری سرزمین در حوضة آبخیز مورد نظر در سطح محلّی و منطقهای مشخّص شد؛ همچنین پس از روش مذکور، روشهای شبکة عصبی مصنوعی، ماشین بردار پشتیبان و فاصلة ماهالانویی نیز در طبقهبندی تصاویر صحّت قابل قبولی را ارائه دادند؛ چنین نتیجهای بیانگر این مطلب است که همانند انتخاب روش، دقّت در اجرای روشهای طبقهبندی نقشة کاربری سرزمین و ارزیابی صحّت میتواند بسیار مهم باشد و نتایج را تحت تأثیر قرار دهد.</strong>
کاربری اراضی,طبقهبندی,بیشینة احتمال,تصویر ماهوارهای,حوضة آبخیز
https://ges.razi.ac.ir/article_633.html
https://ges.razi.ac.ir/article_633_6507e73a0c07b2d8ab4bbd15c2791cd8.pdf
دانشگاه رازی
جغرافیا و پایداری محیط
2322-3197
2676-5683
6
3
2016
10
22
ارزیابی توزیع فضایی مؤلّفههای توسعة صنعتی (مطالعة موردی: شهرستانهای استان چهارمحال و بختیاری)
105
121
FA
بهمن
صحنه
0000-0001-9421-8243
استادیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه گلستان،گرگان، ایران
b.sahneh@gu.ac.ir
ابراهیم
معمری
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
e.moammare70@gmail.com
مسعود
سواری
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
savare.masuod@gmail.com
<strong>تحلیل و مقایسة سطح برخورداری از امکانات و شناخت نابرابریها و بیتعادلیها در چارچوب محدودههای جغرافیایی مختلف و در نتیجه پی بردن به ضعفها و اختلافهای موجود و سیاستگذاری برای رفع آنها از اهمّیّت بسیاری برای شناخت مناطق مختلف از لحاظ توسعهیافتگی برخوردار است. در همین راستا، رتبهبندی صنعتی یکی از راههای بررسی روند تغییرات در توسعة صنعتی استانهای کشور است که سالهاست از طرف سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و وزارت صنایع و معادن انجام گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل میزان توسعهیافتگی صنعتی در سطح شهرستانهای استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از روشهای تصمیمگیری چندمعیارة تاپسیس و ساو است. برای انجام پژوهش از دادههای سالنامة آماری سال 1392 استفاده گردیده است. همچنین </strong><strong>تجزیه و تحلیل دادهها در نرمافزار آماری اکسل</strong> <strong>انجام شده است</strong><strong>. نتایج پژوهش با استفاده از تکنیک تاپسیس</strong><strong>گویای آن است که شهرستان شهرکرد با امتیاز 1، به عنوان توسعهیافتهترین ناحیه از لحاظ شاخصهای صنعتی در سطح شهرستانها و شهرستان بن با امتیاز 00/0، به عنوان محرومترین شهرستان استان چهارمحال و بختیاری هستند. نتایج با استفاده از تکنیک ساو نیز نشاندهندة توسعهیافتگی شهرکرد با امتیاز 697/0 و محرومیت شهرستان بن با امتیاز 00/0 است. در این میان، شهرکرد دارای بهترین وضع از نظر شاخصهای صنعتی در سطح استان چهارمحال و بختیاری و شهرستان بن دارای بدترین شرایط توسعة صنعتی است که این امر نیازمند بازنگری در امر برنامههای توسعه و آمایش استان در آینده است.</strong>
ارزیابی,توسعة صنعتی,تکنیک تاپسیس,تکنیک ساو,استان چهارمحال و بختیاری
https://ges.razi.ac.ir/article_634.html
https://ges.razi.ac.ir/article_634_fc4775957b6edc0a2dc085ce5d3a3400.pdf